سلام
سرما خوردم دوباره اول هر ماه ک میخوام شروع کنم ب درس خوندن یه دردی خیلی شیک میفته به جونم ...
خب .. داشتم میگفتم
سرما خوردم رفتم دکتر بهم گفت کپسول یا امپول ...
سوار بر مرکب جو شدم گفتم امپول بنویس
و غافل از اینکه امپول .. پنی سلینه ..
دو روز بعد ینی امشب امپول رو زدم ...
چون هییچ مرکز و کلینک و بهداشت و تامین اجتماعی زیر بار تست نرفت و گفتن بیمارستان ممنوع کرده
رفتم بیمارستان
و زیر پوست دستم تست کردن ... خیلی درررد داشت و وایستاده بود خانوم تزریقاتی زد تو دستم .. یا ابرفرض
فقط اشکام میریخت پامم میکوبیدم رو زمین در سکوت کامل ..
بعد ربع ساعت یکم دستم قرمزو دون دون شد ..
رفتم تو اتاق دکتر . ک دیدم دکتر همون دکتریه .. که شبی ک قرص خورده بودم با سارا اومدم پیشش معاینه کرد و اخمامم تو هم بود
بهم گفت چرا اخم کردی مگه من مجبورت کردم؟😂
و سارا میگفت ب چشم برادری خوشگله ..
من تو دلم میگفتم اقا دکتر خودم از همه ی دکترای عالم خوشگل تره 😍
خلاصه دستمو اوردم جلوش با انگشتش دوبار فشار دادو گفت برو بزن ....
اقا رفتم تو اتاق تزریقات خانوم تزریقاتی اومد و زد ...
خدا روز بد نیاره ... اولش دردش کمتر بنظر اومد نسبت ب دفعه ای ک تست کردم اما دیدم یدفعه تیرر کشید در حد لالیگا
نگو خانومه دوباره سوزنو زده بهم ...
نیم ساعت گریه کردم و خواهرم قسمت تحتانیمو ماساژ داد واسه اولین بار اینقد درد داشت واسم ...
تو ماشین عاقای شوهر خوااهر اولم ما رو رسوند ...
و تو راه از حرفایی ک تازه خواهرزاده 2 سالم میزنه رو گفتیم و حسابی خندیدیم ...☺
- چهارشنبه ۶ بهمن ۹۵